يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۰۴ ب.ظ

دخترهای دانشگاه باید اسلحه حمل کنند!

  • ۸۰۹

 

تریبون مستضعفین- خاطره‌ای از حجة‌الاسلام مسلم داوودنژاد، مشاور فرهنگی در دانشگاه‌های استان اصفهان:

قبل از نقل خاطره بگویم که بعضی از کلاسهای دانشگاه ما تا ساعت ۱۰ شب ادامه دارد و این باعث مشکل برای خیلی از دختران شده است!

ساعت حدود ۵ عصر بود و من مشغول نوشتن یک طرح برای باشگاه پژوهشی در کمیته ی فرهنگی بودم کاملا تمرکز گرفته بودم که ناگهان یک دختر خانمی مانتویی با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد!

جواب سلامش که دادم بدون مقدمه گفت : «حاج اقا ببخشید می توانم به شما اعتماد کنم؟ بچه‌ها می گویند راز کسی را فاش نمی کنید !»

من هم بگونه ای که خیالش را راحت کنم محکم گفتم :«مطمئن باش من در موضع مشورت به هیچ کس خیانت نمی کنم.»

همین که خیالش راحت شد چند لحظه ای سکوت کرد و بعد با احتیاط گفت : «حاج اقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران می توانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟»
شما بودی چی می گفتی؟

من که از تعجب نمی دانستم چه بگویم تمرکز گرفتم و با تامل گفتم : «منظورت را واضح تر بگو»

آن دختر خانم که یک دیگر جرات حرف زدن پیدا کرد بود گفت: «حاج اقا راستش را بخواهید من هر روز یک اسلحه رزمی امثال چاقو و … با خودم دارم ولی می خواهم یک کلت کمری تهیه کنم!»

 

ملکا ذکر تو گویم

  • ۷۹۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی ***

نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

 

همه درگاه تو جویم ، همه از فضل تو پویم  ***

همه توحید تو گویم که به توحید سزائی

 

تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری ***

احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

 

نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت ***

تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

 

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی *** 

تو نماینده ی فضلی تو سزاوار ثنایی

 

بری از رنج و گدازی ، بری از درد و نیازی ***

بری از بیم و امیدی بری از چون و چرائی

 

بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی ***

بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

 

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی ***

نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

 

نبد این خلق و تو بودی نَبُود خلق و تو باشی ***

نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

 

همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی ***

همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

 

همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی ***

همه بیشی تو بکاهی همه کمّی تو فزایی

 

احد لیس کمثله صمد لیس له ضد ***

لِمَنِ المُلْکُ تو گویی که مر آن را تو سزایی

 

لب و دندان سنائی همه توحید تو گوید ***

مگر از آتش دوزخ بودش روی رهائی

 

حکیم سنایی

 

متن شعر از: گنجور https://ganjoor.net